در مورد لذت موعود

توی در جست‌وجوی چیزی بیشتر از پایان داستان در مورد لذت موعود صحبت کردم، لذتی بیشتر از لذت و هیجان حاصل خود داستان و بالا و پایین رفتن‌هاش. بعد از یکم جلو رفتن توی «فن تدوین فیلم» به ذهنم رسید که ما تمایل به کمال داریم و جزئیات هدفمند یجور کمال محسوب می‌شه و برای همین برامون لذت‌بخشه.

مثلن همین کتاب کمک‌مون می‌کنه جزئیاتی که تدوینگر تلاش کرده رعایت‌شون کنه رو بفهمیم. حتی گاهی ممکنه از فیلمی خوشمون نیاد ولی دلیلش رو نفهمیم و اون نکته‌ی آزاردهنده‌ی کوچیک، یکی از جزئیاتی بوده که از دست تهیه‌کننده در رفته.

مطمئن نیستم که می‌تونم «ما» توی «ما تمایل به کمال داریم و جزئیات هدفمند یجور کمال محسوب می‌شه و برای همین برامون لذت‌بخشه» رو به همه‌ی انسان‌ها تعمیم بدم یا نه. ولی در مورد خودم می‌تونم بگم این مساله خیلی جاها حقیقت داره؛ حداقل جاهایی که جزئیات رو درک می‌کنم.

مثلن جزئیاتی که نولان توی میان‌ستاره‌ای رعایت کرده و از نظر علمی دقت زیادی به خرج داده در حدی که از روی جلوه‌های ویژه‌ی فیلم‌ش مقاله‌ی کیهان‌شناسی منتشر بشه و کیپ ثورن کتاب «میان‌ستاره‌ای به روایت علم» رو بنویسه و توش در مورد علم پشت این فیلم صحبت کنه. یا جزئیات هیجان‌انگیز موسیقی هانس زیمر و یا هارمونی موجود توی خیلی از موسیقی‌های کلاسیک.

اگر فرض کنیم لذتی که امیر پوریا ازش حرف می‌زنه چنین چیزی باشه، هنوز مطمئن نیستم چجوری می‌شه با لذت پس از دوره‌ی ماه‌عسل رابطه (Honeymoon State) هماهنگش کرد. شاید بعدن در موردش بیشتر بنویسم.

پی‌نوشت: یاد لذتی که حرفش بود افتادم. دارم به این فکر می‌کنم که شاید منظور پیمان هوشمندزاده از لذت، همین جزئیاتیه که راجع بهشون گفتم. جزئیاتی که در نهایت زندگی‌مون رو می‌سازن..